گفت‌وگو با بهنام مظاهری، کارشناس موزیک

ترانه را با حُقه‌بازی به خوانندگان گمنام می‌فروشند

آموزشگاه سنتور غرب تهران

شهروند

چرا هیچ تعرفه‌ای درباره قیمت ترانه وجود ندارد؟
اساسا وجود نداشتن آن طبیعی است، چون بعضی کالاها یا خدمات در بازار هنر، تعرفه‌پذیر نیست. اما خب تفاوت‌های قیمت است که مارکت ایران را عجیب می‌کند. مثلا زمانی می‌بینید ترانه‌سرایی در سطح متوسط یا حتی خوب، رقمی می‌گیرد که در سطح او نیست یا برعکس. اینجاست که تناقض‌ها به وجود می‌آید.
خب چرا این اتفاق می‌افتد؟
به خاطر اینکه این مارکت در ایران حرفه‌ای نیست. در بعضی کشورهای دیگر هم تعرفه‌ای وجود ندارد، اما خود مارکت قوانین نانوشته‌ای را رعایت می‌کند که در ایران این‌طور نیست، یعنی هر کسی از خواننده، نوازنده، شاعر و ترانه‌سرا یک‌جور عمل می‌کند.
در همین بازار آشفته به هر حال قیمت‌های حداقل و حداکثری وجود دارد. می‌شود درباره حدود قیمت‌ها بگویید؟
فرض کنید کارهای سطح پایین را شاید با ٤٠٠هزار تومان هم بشود خرید. در عین حال که ممکن است بیشتر از اینها اعلام شود. مثلا به شکل رسمی شما می‌شنوید که حداقل قیمت یک‌میلیون تومان است. در واقع می‌گویند ترانه‌سرا کمتر از یک‌میلیون تومان نمی‌گیرد. هر چقدر هم که ترانه‌سرا معروف‌تر باشد، قیمت بالاتر می‌رود.
تا کجا بالاتر می‌رود؟ چه قیمتی؟
ببینید؛ چون ساختن موزیک ما، سیستم و سازوکار مالی مشخصی ندارد، نمی‌شود گفت تا کجا. مثلا فردی را می‌بینید که می‌خواهد خواننده شود، از یک خانواده ثروتمندی هم هست و بابت هزینه‌کردن مشکلی ندارد. شاید چنین فردی برای یک ترانه ٢٠٠میلیون یا ٣٠٠میلیون تومان هم خرج کند. طرف مثلا سرمایه‌دار است، می‌آید آهنگی هم می‌خواند و چون نمی‌داند در این مارکت چه خبر است و قیمت‌ها چگونه است، به اصطلاح خودمان گوشش را می‌برند! نمونه‌هایش را هم زیاد داشته‌ایم؛ خواننده‌هایی بوده‌اند که آمده‌اند و وسع مالی خوبی هم داشته‌اند، یکی دو آلبوم هم داده‌اند، بعد تازه متوجه شده‌اند چقدر اضافه‌تر از عرف رایج، خرج کرده‌اند! درحالی‌که می‌توانستند با قیمت بسیار پایین‌تری کار را جمع کنند.
چه ترفندهایی در این بازار پیاده می‌کنند که گاهی قیمت یک ترانه تا این حد بالا می‌رود؟
من درباره بازار پاپ صحبت می‌کنم و بازار سنتی و حوزه‌های دیگر را نمی‌دانم. اما قصه از این قرار است که ده پانزده تیم هستند که اعضای آن با هم رفیق‌اند؛ اعضایی متشکل از چهار پنج ترانه‌سرا، دو سه تنظیم‌کننده، سه چهار آهنگساز و غیره. اینها چه می‌کنند؟ کارها را بین خودشان پاس‌کاری می‌کنند. مثلا کاری می‌گیرند یا پروژه‌ای را برای تلویزیون می‌گیرند و بین تیم‌های خودشان پخش‌می‌کنند. مثلا تنظیم‌کننده سفارش کار گرفته، آن را بین ترانه‌سراهای خودش پخش می‌کند. این گروه‌هایی که گفتم مثلا ده پانزده تایی در ایران هستند، گاهی هم حقه‌هایی پیاده می‌کنند. به چه شکل؟ کاری را اتود می‌زنند، می‌فرستند برای یک خواننده معروف. آن خواننده معروف هم اتود خودش را می‌زند و برای‌شان می‌فرستد. حتی به فرض می‌گوید که من خوشم نیامد و نمی‌خواهم آن را بخوانم. اما اینها اتود آن خواننده معروف را (با اینکه حتی خوشش نیامده و صرفا اتود زده) پیش خودشان نگه می‌دارند. بعد وقتی خواننده‌ای گمنام یا تازه‌کار می‌آید، آن اتود را جلوی او پلی کرده و طوری وانمود می‌کنند که ترانه را قرار است یک خواننده معروف بخواند! در واقع با این کارها آتش معامله را گرم می‌کنند. طبیعتا آن خواننده گمنام هم تهییج می‌شود که این کار را حتما بگیرد و به این ترتیب قیمت بالا می‌رود. در واقع اصلا قرار نیست آن ترانه با آن صدای معروف منتشر شود و صرفا یک اتود بوده، اما اینها طوری وانمود می‌کنند که قرار است چنین اتفاقی بیفتد تا بازار خودشان را گرم کنند و بتوانند ترانه یا آهنگ را به بالاترین قیمت به مشتری بفروشند. گاهی هم پیش آمده خواننده‌ای می‌خواهد کاری بیرون بدهد و یک سوژه دارد، ولی چون خودش ترانه‌سرا نیست، صرفا سوژه می‌دهد.
به چه شکل؟
مثلا می‌گوید راجع به فلان موضوع ترانه می‌خواهم. من علنا تجربه‌اش را دارم. طرف آمد و گفت که من یک کار می‌خواهم بسازم و آلبومی بدهم که اسم آلبومم متفاوت باشد. بعد گفت ترانه‌ای هم می‌خواهم که در آن فلان کلمه باشد! یعنی شما حساب کنید چطور دارند سفارش می‌دهند! در واقع طرف از یک دکمه می‌خواهد کت دربیاورد! یک کلمه فقط دارد که می‌خواهد با آن آلبوم بیرون‌بدهد! البته این موضوعی که گفتم برای ترانه‌سراهای معروف اتفاق نمی‌افتد، چون ترانه‌سراهای معروف عموما سفارش‌های این‌شکلی نمی‌گیرند. ترانه‌سرای معروف می‌گوید من ترانه‌ام را داده‌ام و قابل تغییر نیست؛ همینی هست که هست. اما بین ترانه‌سراهای گمنام ممکن است چنین اتفاقی بیفتد که از این سفارش‌ها هم به آنها بدهند!

قالیشویی تهرانپارس