سنگینی آموزش ارتباطات اجتماعی به کودکان در ایام کرونا بر دوش والدین
یک روانشناس معتقد است، به دلیل محدود شدن ارتباطات اجتماعی در ایام کرونا آموزش روابط اجتماعی توسط مدرسه، محیط اجتماع و محیطهای آموزشی محدود شده است بنابراین والدین مسئولیت سنگینتری برای آموزش ارتباطات اجتماعی به کودکان دارند.
به گزارش ایکنا، طی یک سال گذشته با شیوع ویروس کووید ۱۹ سبک زندگی افراد با تغییرات متعددی مواجه شده است. اعمال محدودیت در رفتوآمدهای خانوادگی، تعطیلی برخی مشاغل، ارائه آموزشهای مجازی به دانشآموزان و دانشجویان و ... پیامدهای مختلفی برای خانواده به همراه داشته و روال طبیعی و سابق زندگی افراد را بر هم زده است. شرایط جدید کرونایی اگر با مدیریت و برنامهریزی همراه باشد میتواند به فرصتی بهینه در ابعاد مختلف برای خانوادهها تبدیل شود اما این مهم نیاز به آموزش خانواده برای قرار گرفتن در مسیر صحیح دارد.
یکی از موضوعاتی که در این برهه خاص زمانی باید مورد توجه قرار گیرد آموزش مسائل و ارتباطات اجتماعی به کودکان است. با محدود شدن رفتوآمدها و عدم حضور بچهها در مدرسه، دومین محیط آموزشی که بچهها در آن ارتباطات اجتماعی را یاد میگرفتند، عملاً حذف شده، بنابراین لازم است خانوادهها به این خلأ آموزشی توجه داشته باشند.
بدین جهت خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در راستای رسالت آموزشی خود اقدام به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در محورهای مختلف کرده که در همین راستا «سیما فردوسی»، روانشناس بالینی و کارشناس خانواده به بیان نکاتی مهم در موضوع آموزش خانوادهها پرداخته است.
در ادامه، سومین قسمت از این بستههای آموزشی با موضوع «ارتباطات اجتماعی کودکان در دوران کرونا» از سوی سیما فردوسی، روانشناس بالینی و خانواده ارائه میشود:
یکی از حیطههای رشدی در کودکان و نوجوانان رشد اجتماعی آنهاست؛ یعنی چگونه یاد بگیرند که تعامل داشته باشند، ارتباط برقرار کنند، با دیگران صحبت کنند و از این ارتباطات اجتماعی لذت ببرند. در این ارتباطات اجتماعی است که بچهها خیلی چیزها یاد میگیرند.
بچهها وقتی با دوستان و گروه همسالان خود باشند و البته این دوستان، دوستان خوبی باشند، از آنها و از بزرگترها خیلی چیزها یاد میگیرند. در ایام غیر کرونا وقتی بچهها مدرسه میرفتند، معلمها رفتارهای اجتماعی آنها را میدیدند و اگر آداب معاشرت، تشکر کردن، ارتباطات اجتماعی ... بچه اشتباه بود یا بچهها رفتار اشتباهی را نشان میدادند، معلمها متوجه میشدند که رفتار آنها اشتباه است و تذکر میدادند.
خیلی چیزها را باید در خانواده یاد بگیریم اما بعضی از رفتارها در خانواده یا الگویی ندارد، یا آموزشی برای آن ارائه نمیشود و بچهها فقط در اجتماع است که این رفتارها را دیده و یاد میگیرند. پس اجتماع دومین مکان برای یادگیری است. مدرسه هم از مکانهای اجتماعی است و بسیاری از رفتارهایی که بچهها در خانه یاد نگرفتهاند در مدرسه و توسط معلم، مشاور و ... میآموزند.
نکته دیگر این است که ممکن است بچهها رفتاری را به غلط یاد گرفته باشند؛ مثلاً رفتاری را در خانواده یاد گرفتهاند که رفتار صحیحی نبوده ولی در خانواده کسی نبوده که به بچه غلط بودن رفتارش را تذکر بدهد و شاید بعضی مواقع خود خانواده هم همان رفتار غلط را داشته که بچه آن را یاد گرفته، در اینجا مدرسه با اصلاح رفتار میپرداخت و یا در سایر اجتماعاتی که بچهها در آن حضور پیدا میکردند مثلاً کلاسهای ورزشی، هنری و رفتوآمدها و میهمانیها، بچهها میتوانستند بسیاری از رفتارهای درست اجتماعی و آداب معاشرت و ... را یاد بگیرند که اکنون اینها کم شده است.
پس وظیفه والدین برای آموزش رفتارهای اجتماعی به بچهها سنگینتر شده است.
خانوادهها یک روز در هفته باید دور هم بنشینند و صحبت کنند که چه رفتاری خوب است و چه رفتاری بد است. به لحاظ اجتماعی ما مسئول رفتارهای خودمان و فرزندانمان هستیم و باید به بچهها یاد بدهیم که کدام رفتار اجتماعپسند نیست و کدام اجتماعپسند است.
مقالات بیشتر:بهترین روانشناس کودک و نوجوان پونک