«جامجم» میزان کارایی و شرایط اثربخش بودن مشاورههای پیش از طلاق را بررسی میکند
«جامجم» میزان کارایی و شرایط اثربخش بودن مشاورههای پیش از طلاق را بررسی میکند
جدایی مشاوره از تشریفات
تغییر سبک زندگی به خیلی از داشتههای ما رحم نکرده مثلا به کانون خانواده ها. جمع خانواده ایرانی که زمانی حکم حلقههای زنجیر را داشت، چند سالی است که با اندک تکانهها و تلنگرها به لرزه میافتد و اوضاع که کمی بیخ پیدا میکند، چاره کار در طلاق جسته میشود.
پای طلاق های توافقی اینچنین به زندگی ما ایرانیها باز شد، چون راهی بود برای زودتر خلاص شدن از شر زندگیهای مشترک؛ زندگیهایی که روانشناسان باور دارند به این علت از هم میپاشند چون با ازدواجهای تغییر شکل یافته شروع شدهاند، ازدواجهایی که بزرگترها در آن نقش چندانی ندارند و طبعا هنگام جدایی نیز سهمی به آنها نمیرسد.
مقالات دیگر: ظروف کرایه الهیه
در دهههای قبل، جدایی توافقی فقط زحمتش حضور در دفترخانه و امضای اسناد بود ولی چندسالی است برای کشیدن ترمز این طلاقها مرحلهای به نام مشاوره اجباری قبل از طلاق برای زوجها طراحی شده تا با زمانی که به این طریق خریده میشود و پنجرههایی که روی زوجها باز میگردد تعداد خانوادههایی که با بدترین نوع توافق از هم میپاشند، کمتر شود.
حرف و حدیث در مورد کیفیت این مشاورهها و میزان اثربخشی شان در بازگشت زوجها به زندگی مشترک و ترمیم زخمهای عاطفی اما همچنان زیاد است بهطوری که عدهای اغلب جلسات مشاوره را تشریفاتی و برخی آن را سودمند توصیف میکنند.
ساز ناکوک سبک زندگی
طلاق توافقی یعنی خلاص شدن هرچه سریعتر از زندگی مشترک، حتی به بهای از دست دادن برخی حقوق و حتی به قیمت بخشیدن مهریه که این همه خانوادهها برای سنگینتر کردنش تلاش میکنند اما چرا زوجها به جایی میرسند که دل از زندگی متاهلی میبرند و دیگر نمیخواهند بودن زیر یک سقف را تحمل کنند؟ یک روی سکه پاسخ این سؤال را دکتر فاضل الیاسی، جامعه شناس نشانمان میدهد. این استاد دانشگاه که معتقد است«جامعه ایرانی به تعریف تازهای از زندگی رسیده و جوانها که معتقد شدهاند زندگی تکرار نشدنی است و باید از آن لذت ببرند و اگر تشکیل خانواده به نیازهایشان پاسخ ندهد تصمیم به جدایی میگیرند».ولی بازهم یک سوال؛ چرا دوام زندگیها تا این حد کم شده وغالب زوجها طلاق سریع (توافقی) را به طلاق زمانبر(غیرتوافقی) ترجیح میدهند و به دنبال آزاد شدن هرچه سریعتر از قید و بندها هستند؟
از یک سو به باور الیاسی« ترغیبهای زودهنگام و اشتباه برای ازدواج وعجله برای وصلتهای بدون شناخت» در این ماجرا دخیل است و از سوی دیگر طبق اطلاعات جمع آوری شده توسط سازمان بهزیستی و به اذعان زوجهایی که فرمهای نظرسنجی را پر کردهاند همه چیز زیر سر« مسئولیتپذیرنبودن طرفین، کمبود مهارتهای زندگی مشترک و تغییر مناسبات زناشویی است» که البته مشکلات مالی و اعتیاد را هم نباید از نظر دور داشت. نتیجه این که به گفته دکتر زهره احمدی، روانشناس« چون حل این قبیل مسائل زمانبر است، زوجها تصمیم به جدایی در سریعترین زمان ممکن میگیرند بدون این که فرصت بیشتری برای فکر کردن به یکدیگر بدهند و بی آن که به تبعات طلاق که بچهها و زنان را بیشتر از مردان میآزارد، فکر کنند».
مقالات دیگر: برگزاری مراسم ختم
به کدام مشاورهها امیدوار باشیم؟
نگفته پیداست که در طلاق یک جنگ در حال وقوع است، جنگی که در آن همسران قدیم به دشمنان جدید تبدیل شدهاند و از هر جناح به یکدیگر میتازند. اجباری شدن مشاورههای قبل از طلاق نیز برای سرد کردن آتش این جنگ تدارک دیده شده که برخی کارشناسان میگویند اثربخش است و عدهای خلاف این را میگویند. یک سال قبل معاون مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد که سامانه«تصمیم» که از سال ۹۲ ذیل ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده شکل گرفت تا سال ۱۴۰۰ باعث مختومه شدن ۴۹۰۰ پرونده طلاق توافقی و به سازش رسیدن زوجها شد که «آمار خوبی است» اما اکنون همان شخص، بهزاد وحیدنیا میگوید: «میزان اثربخشی جلسات مشاوره در طلاق توافقی بسیار پایین است».
به گفته، او علت این است که «مشاوره در زمان طلاق دیرهنگام است و تحقیقات هم نشان داده که مشاوره قبل از ازدواج مطلوبتر از مشاوره پیش از طلاق است».البته اعظم نژادی، مدرس دانشگاه به نقش مشاوران در اثربخشی جلسات مشاوره تاکید دارد و میگوید: «مشاور باید لایههای پنهان زندگی را به مراجعه کننده نشان دهد، چراکه اکثر مراجعان در مهارتهای ابتدایی زندگی مشکل دارند». پس معلوم است که در مؤثر بودن جلسات مشاوره، توانایی شخص مشاور و فرمالیته ندانستن این جلسات تعیین کننده است. درمورد یک مشاوره استاندارد قبل از طلاق نیز دقیقا نقش مشاوران خانواده و زوج درمانگرها بهخوبی احساس میشود کسانی که میتوانند چینی شکسته زندگیها را بند بزنند یا این که زیر ظرف شکسته بکوبند و آن را متلاشی کنند. در یک مشاوره طلاق اصولی، زوجها نحوه حل و فصل مناقشات را از راههای سالم و مؤثر یاد میگیرند و مهارتهای ارتباطی را میآموزند. همچنین نحوه پردازش و حل مسائل حل نشده را یاد میگیرند و تعلیم میبینند که چگونه نیازهای شریک زندگیشان را بهتر درک کنند. در واقع یک مشاور طلاق کارکشته که هدفش پیوند دوباره قلبهاست با ایجاد یک محیط امن به زوجها یاد میدهد چگونه میان نیازها و خواسته خود و شریک زندگیشان ارتباط برقرار کنند تا هیچکدام حس بازنده بودن نداشته باشند و برای طلاق توافقی پیشقدم نشوند.